ارسنال بالاخره از خواب بیدار شد، مینیوله قهرمانِ لیورپول بود،هازارد فوق العاده و راشفورد باز هم استعداد خودش را به رخ کشید و اریکسون واقعی هنوز غایب است .
شنبه سیمون مینیوله که همیشه ازش انتقاد شده، یکی از بهترین نمایشهایش با پیراهن لیورپول را داشت. مینیوله مقابلِ تاتنهام هاتسپرز کرنر پشت کرنر مشت کرد و مقابل ضرباتِ ایستگاهیِ میزبان ایستادگی کرد. درخشانترین لحظهیِ او البته در نیمهیِ دوم بود، جایی که ضربهیِ سرِ توبی آلدروایرلد را مهار کرد. در حالی که لوریس کاریوس مشغول درمانِ مصدومیتش است، حالا دیگر معلوم نیست حتی با آماده شدنش بازی بهش برسد.
آرسنال مثلِ هیو گرنت در صحنهیِ اول فیلمِ «چهار عروسی و یک خاکسپاری» بالاخره از خواب بیدار شد، همانقدر دیر و با همان مقدار ادبیاتِ غیرِ قابلِ ذکر در اینجا، اما بالاخره بیدار شد. قرار گرفتنِ مسوت اوزیل در ترکیبِ اصلی برایِ اولین بار در این فصل، بهار را به آرسنال بازگرداند و باعث شد تا قبل از به صدا درآمدنِ سوتِ پایانِ نیمهیِ اول کارِ واتفورد را یک سره کنند. این بازی یادآورِ خوبی بود از اینکه وقتی بازیکنانِ آرسنال آماده باشند قادر به چه نمایشهایی هستند. با اضافه شدنِ خریدهایِ جدید در این هفته امید دوباره به شمالِ لندن باز خواهد گشت.
با کنار گذاشته شدن از تیم ملی بزرگسالان و برگشتنِ به تیمِ زیرِ 21 سالهها و نیمکتنشینیِ کامل در دو بازیِ اولِ لیگ، آینده برایِ مارکوس راشفوردِ جوان مبهم شده بود. اما وقتی هال سیتی با دفاعی قهرمانانه منچستر یونایتد را در تساویِ بدونِ گل متوقف کرده بود، ژوزه مورینیو که وقت را رو به پایان میدید رو به راشفورد آورد. شور و لذتی که راشفورد دارد به بقیهیِ تیم هم منتقل میشود، اما این هوشش است که از او بازیکنی خاص میسازد. در پایان راشفورد از بین تمام مدافعین هال خودش را به باکس شش قدم رساند و رکوردِ صد در صد بردِ مورینیو با یونایتد را حفظ کرد.
و اما رحیم استرلینگ و ادن آزارد. در جریانِ بازیِ دیشبِ منچستر سیتی مقابلِ وستهام، استرلینگ برایِ اولین بار پس از ترکِ لیورپول شبیهِ یک بازیکنِ 50 میلیونی پوندی شد. پپ گواردیولا پیش از این از تلفنی که بعد از یورو به استرلینگ زده بود حرف زده بود. استرلینگ با توجه به تابستانی بدی که پشتِ سر گذاشت میترسید جایی در برنامههایِ گواردیولا نداشته باشد. اما یک نمایشِ عالیِ دیگر مقابلِ وستهام و دو گل نشان داد او افت نکرده بود، بلکه نیاز به مربیای که درست درکش کند داشت.
برایِ نوشتن از آزارد هم بزرگترین چالش محدودیتِ کلمات در این یادداشت برایِ تعریف از نبوغِ او بدونِ اشاره به فصلِ وحشتناکی که پشتِ سر گذاشته بود است. پس شروع میکنیم. آزارد این هفته فوقالعاده بود و با شور و آزادیای بازی میکرد که دفاعِ برنلی که در بازیِ قبل میتوانست حتی پنج ساعت مقابلِ لیورپول گل نخورد را در همان مقاطعِ اول بازی نابود کرد. وقتی آزارد در این فرم است قطعا یکی از خطرناکترین بازیکنانِ اروپاست. همهیِ اینها باز هم آدم را به این فکر میاندازد که فصل پیش... لعنتی!
در بخشِ بدترینها اولین سوالی که مطرح میشود این است: کریستین اریکسونِ واقعی کجاست؟ یک نمایشِ ضعیفِ دیگر از اریکسون برایِ اولین بار از وقتی به تاتنهام پیوسته جایگاهش در ترکیبِ اصلی را به خطر انداخته است. اریکسون در فرمِ آمادهاش بازیکنی است که یک تیمِ خوب را به یک تیمِ خیلی خوب تبدیل میکند. اریکسون قدرت این را دارد که با یک ضربهیِ آزاد قفلِ هر دفاعی را باز کند. اما در حال حاضر او، مثل برخی دیگر از بازیکنانِ تاتنهام، دور از فرمِ همیشگیاش است و این حقیقت به اسپرز ضربه زده است.
اما واتفورد. تیمی که با ضربهیِ سر از اوزیل گل میخورد، آن هم وقتی با سه دفاعِ مرکزی بازی میکند قطعا دچارِ دردسر است. والتر ماتزاری مربیِ خوبی است اما کارِ زیادی برایِ ساختنِ تیمِ جدیدش دارد. واتفورد طبقِ معمول سالهایِ اخیر با تغییراتِ زیادی روبرو شده است. یک مربیِ جدید، یعنی یک سیستمِ جدید و یک دورانِ گذارِ دیگر. خودِ ماتزاری گفته این پروسه کم کم رشد میکند. اما بهتر است او بهش سرعت بدهد چون باشگاه ثابت کرده صبر و حوصلهیِ زیادی ندارد.
و در پایان: این چه وضعیتی است که داوریِ این فصل دارد؟! آیا در جلسهای که قوانینِ جدید اعلام شده فقط مایک دین حضور شده؟ چون به نظر میرسد او هر وقت بازیکنی به بازیکنی دیگر نگاهی چپ میاندازد اعلام پنالتی میکند. در حالیکه دین با مشتی آهنین قوانین جدید را اجرا میکند، همکارش بابی مدلی مدام بازیها را متوقف میکند و مثلِ یک معلم ورزشِ خوشقلب به بازیکنان با مهربانی تذکر میدهد. لطفا امکانش هست یک رویکرد را انتخاب کنید و همه به آن پایبند باشید؟
منبع:آی اسپورت