او باز هم برنده شده و این بار ۲-۰ در فینال جام اتحادیه برابر تاتنهام؛ او و چلسی تاکنون هفت جام را با هم فتح کردهاند...
میتوانید بگویید بازی ملال آوری بود. میتوانید بگویید دیدار فینالی که قرار بود پرتب و تاب باشد بیهیجان آغاز شد و بیهیجان هم به پایان رسید، ولی نمیتوانید هنر برنده شدن خوزه مروینیو را تحسین نکنید.
نمیتوانید نگویید بخشی از آن ملال به دلیل قدرت برتر چلسی بود. پس از به صدا درآمدن سوت پایان بود که او موبایلش را در آورد و شروع به حرف زدن کرد. احتمالا برای یکی از نزدیکانش تعریف میکرد چگونه ماموریتش را در جام اتحادیه به پایان رسانده. با قدرت. با صلابت. آن هم در بعد از ظهری که خبر شیرینی از آنفیلد به گوش رسیده بود. خبر سقوط سیتی برابر لیورپول. خبری که خاطرنشان میکرد قهرمانی لیگ هم برای مورینیو و مردانش همان نزدیکیها است. این که شکست سیتی آنها را در فاصلهی پنج امتیازی چلسی قرار داده و چلسی یک بازی کمتر انجام داده.
هیچکس نمیتواند این نکته را کتمان کند که چلسی فصل جاری آشکارا در مقایسه با چلسی فصل پیش یکپارچهتر، نیشدارتر و باصلابتتر شده. دلایلش پرشمارند: کورتوا درون دروازه خود را به عنوان یکی از سنگربانان برتر معرفی کرده - و از نگاه بعضیها با توجه به سن و سالش بهترین هم هست - گری کیهیل در قلب دفاع با جان تری همساز شده، ایوانویج و آزپیلیکوئتا در دو دفاع کناری فرمانروایی می کنند. ویلیان و ماتیچ در خط میانی خود بدل به بازیکنان سرشناسی شده اند، سسک فابرگاس با پیراهن آبی عصر جدید را آغاز کرده، هازارد شکوفا شده و سرانجام دیگو کاستا آمده از اسپانیا گل میزند و گل. حتی جان تری 34 ساله کنار او دوباره خود را کنار مورینیو بازیافته. او برابر تاتنهام بهترین بازیکن میدان بهشمار میرفت و گل اول را هم به ثمر رساند. حالا دیگر حتی خردهگیران خوزه هم از رفتن فرانک لمپارد و اشلی کول حرف نمیزنند. هیچکدامشان.
مورینیو برابر تاتنهام با غیبت ماتیچ تکخال تاکتیکی دیگری را رو کرد. او کورت زوما که مدافع میانی بهشمار میرود را جای ماتیچ برابر مدافعانش قرار داد و این بازیکن 20 سالهی فرانسوی نمایش خوبی ارائه داد. در حقیقت وقتی نام بازیکنان اعلام شد٬ همه پرسیدند: «... آیا مورینیو میخواهد با سه دفاع بازی کند؟ ایا کیهیل جلوتر بازی خواهد کرد؟»... ولی زوما جای ماتیچ محروم شده را گرفته بود. زوما که مرد کلیدی پوچتینو در میانهی میدان یعنی کریستین اریکسن را به بند کشید و تاتنهام هرگز آهنگ خود را پیدا نکرد و اریکسون جز نواختن یک ضربهی آزاد٬ حضور قابل اشارهی دیگری در میدان نداشت.
این جام بیست و یکم خوزه بود. او پس از پایان دیدار با خوشحالی آمیخته به شیطنت گفت: «... حالا خود را مثل بچهای احساس میکنم که برای اولین بار چیزی را بهدست آورده. برایم سخت شده بدون کسب افتخار زندگی کنم. باید خودم را با این جامها تغذیه کنم»... او که طی سالهای 2004 تا 2007 در چلسی بهسر میبرد و نخستین جامش با آبیپوشهای لندن را طی پیروزی 2-3 در فینال جام اتحادیه 2004 برابر لیورپول در کاردیف فتح کرد در 2013 بار دیگر به استمفورد بریج بازگشت تا روزهای افتخارآفرین دیگری را تکرار کند و در این فصل تا اینجا - سوای سقوط بسیار غیرمنتظره در جام حذفی - به قولش عمل کرده. او حالا 7 جام را با چلسی فتح کرده: دو قهرمانی لیگ برتر در 2005-2004 و 2006-2005، یک جام حذفی 2007-2006، سه جام اتحادیه 2205-2004، 2007-2006 و 2015-2014 و سرانجام جام چریتی شیلد 2005.
نمیتوان آمار پیروزیهای مورینیو را زیر ذرهبین نبرد. بیشترین درصد پیروزی دوران مربیگری او در رئال مادرید با ۷۱/۹ درصد رقم خورد و سپس پورتو با ۷۱/۷ درصد جلب نظر می کند. او طی نخستن حضورش روی نیمکت چلسی در 67 درصد بازیهایش - تعداد 185 دیدار - برنده شد و چلسی او از فصل پیش تاکنون در ۶۴/۳ درصد بازیها پیروز شده. یعنی در 63 دیدار از 98 دیدار. درصد پیروزی او در دو دورهی حضورش در چلسی به صورت ترکیبی 66 درصد است.
حالا چلسی با روحیهای پرشورتر و اعتماد به نفسی بالاتر به سوی قهرمانی لیگ میرود. جایی که میتواند با فتح لیگ قهرمانان به سهگانه هم بیندیشد و چرا که نه. مگر کاپیتان جان تری پس ار بالا بردن جام اتحادیه نگفته: «... این برای همهی ما یک آغاز است».