کلوپ هواداران چلسی
کلوپ هواداران چلسی

کلوپ هواداران چلسی

یادداشت های حمید رضا صدر: مورینیو و موش های کثیف استمفورد بریج

دکتر صدر کارشناس فوتبال و هوادار چلسی مطلب جالبی را درمورد بازیکنان و مورینیو نوشته است که در ادامه مطلب میتوانید این مقاله را بخوانید.

http://www.tarafdari.com/sites/default/files/contents/user6979/news/m2.jpg

چلسی در نخستین بازی پس از اخراج ژوزه مورینیو پیروز شد، ولی همه چیز در سایه حمایت طرفداران از مورینیو و حمله به بازیکنان قرار داشت.
  
معمولا وقتی تیمی پس از تحمل یک دوره شکست به پیروزی دست پیدا می کند طرفدارانش خوشحال می شوند و هورا می کشند. معمولا وقتی تیم بزرگی از حریفانی مثل بورنموث و لسترسیتی شکست می خورد و سپس قاطعانه برنده می شود قاعدتا باید آن را مقدمه خروج از بحران قلمداد کرد... ولی نه آن جا در استمفورد بریج، نه در 19 دسامبر 2015. نه پس از برد 1-3 برابر ساندرلند. آن جا طرفداران چلسی در سراسر دیدار بازیکنان شان را هو کردند و آنها را "خائن" خواندند. طرفداران چلسی در همه لحظات یاد مربی اخراج شده شان را گرامی داشتند و ستاره های شان را "خود فروخته های بی قید" خطاب کردند. آنها از همان زمانی که بازیکنان آبی پوش برای گرم کردن راهی میدان شدند نام او را فریاد زدند، نام "ژوزه" را. آنها وقتی بازیکنان دو تیم دست می دادند نام او را فریاد کشیدند، "مورینیو" را. آنها وقتی برانیسلاو ایوانوویچ  گل زود هنگام اول را زد و سپس پدرو گل دوم را، از شادی به هوا نپریدند. آنها وقتی آبی پوش ها گل سوم را زدند شعار دادند: "... آشغال ها وقتی به شما نیاز داشتیم کجا بودید؟" برای آنها نه کسب پیروزی بلکه رفتن مورینیو بود که اهمیت داشت.

طرفداران چلسی جمله "آنها به من خیانت کردند" از زبان ژوزه را فراموش نکرده بودند. آنها شعار "مایه شرم ما هستید" علیه بازیکنان شان را بدل کردند به شعار "همه تان یهودا هستید و علیه ژوزه به پا خواستید، علیه ژوزه ما" (یهودا یکی از دوازده حواریون حضرت مسیح بود که با دریافت سی سکه نقره او را به رمی ها فروخت و آنها هم مسیح را به صلیب کشاندند). روی یکی از بنرها جمله "چرا ژوزه ما را فدا کردید؟" با تاکید بر واژه " Sacrifice / فدا کردن" جلب نظر می کرد.

سه بازیکن در آن حال و هوای شوریده بیش از سایرین مورد عتاب قرار گرفتند. همان سه نفری که فصل پیش معرکه بودند. همان سه نفری که در کسب قهرمانی لیگ فصل پیش نقش کلیدی داشتند. آن سه تن برای طرفداران چلسی بدل شده بودند به "سه موش کثیف": دیگو کاستا، سسک فابرگاس و ادن هازارد. هازارد خوش اقبال بود که جایی در ترکیب نداشت، ولی کاستا و فابرگاس بعد از ظهر تلخی را سپری کردند و هر بار توپ به پای شان خورد هو شدند و وقتی زمین را در میانه بازی ترک کردند با تندترین عتاب ها روبرو شدند: خائن ها، خود فروخته ها، موش ها، موش های کثیف...

طرفداران چلسی، مایکل امنالو مدیر فوتبال باشگاه را هم که علیه مورینیو حرف زده بود در آماج حمله های شان قرار دادند. همان کسی که پرده از اختلاف برخی بازیکنان با مورینیو برداشته بود. همان کسی که برملا ساخته بود بازیکنان آبی پوش علیه ژوزه طغیان کرده اند. همان کسی که موفق ترین مربی تاریخ باشگاه را حقیر انگاشته بود. همان مربی که طی پنج سال و نیم نشستن روی نیمکت چلسی سه قهرمانی لیگ را به ارمغان آورده و در عین حال دو بار هم کنار گذاشته شده تا به خودی خود رکورد باورنکردنی در آمدن و رفتن به رغم کسب افتخار برجای بگذارد.

همه آنها نشان از جایگاه ویژه مورینیو برای طرفداران چلسی می داد. این که طرفداران، شکست های چلسی را به پای او ننوشته اند. مقایسه مورینیو و لویی فن خال طی هفته های اخیر نمایانگر آن جایگاه است. چنان که هرچند بازیکنان منچستر یونایتد مصیبت بار بازی کرده اند، ولی طرفداران یونایتد نه آنها را بلکه فن خال را نشانه رفته اند، در حالی که هرچند چلسی هم به همان بدی بازی کرده، ولی طرفداران چلسی نه مورینیو بلکه بازیکنان را مقصر قلمداد کرده اند. در چنین قابی پرسش "مقصر سقوط چلسی قهرمان کیست؟" پس از آن چه بیست و یک سال پیش بر بلکبرن گذشت – قهرمانی لیگ و سپس سقوط همه جانبه – برای اولین بار در قواره غول آسایی تکرار می شود و تکرار.

وقتی مورینیو برای بار دوم پا به استمفورد بریج گذاشت خبر از برپایی "امپراطوری جدید چلسی" داده بود. ژوزه لندن را دوست داشت و آمده بود تا این بار برخلاف سنت حضور کوتاهش در پورتو، چلسی (بار اول)، اینتر و رئال مادرید در استمفورد بریج بماند. آمده بود "بیماری فصل سوم / Season Three Syndrome " را که به او سنجاق کرده اند به هیچ بگیرد.  با این وصف خیلی ها اعتقاد دارند در آن چه بر مورینیو در چلسی این فصل گذشت همان خود ویرانگی مورینیویی که نشانه هایش در ایتالیا (نبرد با همه) و اسپانیا (رویارویی با طرفداران رئال) هم رو شده بود جلب نظر می کرد. همین حالا هم معتقدین به "فرضیه توطئه" در انگلیس اعتقاد دارند مورینیو رفتنش را "مهندسی" کرده. آنها می پرسند " وظیفه مربی حفظ اعتماد بازیکنان هم نیست؟ نقش رهبری مربی در رختکن و در میدان چه بوده؟" آنها اعتقاد دارند مورینیو برخلاف آلکس فرگوسن و آرسن ونگر، مربی مسیرهای طولانی نیست و مهم تر از آن نمی خواهد هم باشد.

همان زمان که طرفداران چلسی نام مورینیو را بر زبان می آوردند مربی پرتغالی در استادیوم آمکس داشت بازی میدلزوبورو و برایتون را تماشا می کرد. همان زمان گاس هیدینگ در جایگاه ویژه استمفورد بریج کنار رومن آبراموویچ و دیدیه دروگبا نشسته بود و احتمالا از آن بالا نمی توانست جمله یکی از طرفداران روی تکه کاغذی را بخواند. روی آن کاغذ نوشته شده بود " آبراموویچ، اهمیتی نمی دهیم چه کسی را بیاوری، ژوزه بهترین است". همان زمان رسانه ها خبر از علاقه مورینیو به رهبری منچستر یونایتد می دادند. همان زمان ژوزه خوب می دانست هر جا برود عشق و وفاداری طرفداران چلسی انتظارش را نخواهد کشید.



طرفداری

نظرات 4 + ارسال نظر
امین دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 20:09

دکتر صدر معرکه است

محمد دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 19:19

حرفای دکتر صدر کاملاً حقیقت داشت.

amirreza دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 12:03

کسی میدومه چرا دیگه برنامهی انسوی نیمکت نمیاد

علت شاید این باشه:
http://www.tarafdari.com/node/332461

ALI یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 22:48

این دکتر صدر کلا خیلی عشقه...خیلی فوتبال رو از بعد احساسی میبینه
خیلی با حرفاش حال کردم...انگار حرفه دلمو زده



تو این چند روز خیلی ناراحت بودم از رفتنه مورینیو...

الان حس بهتری دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد