چرا چلسى قهرمان خواهد شد؟

 در اولین دوره حضور خوزه مورینیو در چلسى،‌این باشگاه توانست سرانجام پس از نیم قرن بى عنوانى، فاتح لیگ برتر جزیره شود.حال ده سال بعد بار دیگر آبى هاى لندنى به لطف حضور آقاى خاص، بى رقیب صدرنشین لیگ برتر هستند.

چه چیز چلسى را در این فصل تا این حد قدرتمند ساخته است؟ جادوى ضد اسطوره اى خوزه مورینیو؟ پول زیاد؟ دفاع مستحکم و یا نقل و انتقالات منطقى؟ شاید ترکیبى از همه این عوامل در قدرت چلسى در این فصل تعیین کننده باشد.  

خوزه مورینیو هرگز مانند پپ گواردیولا سرمربى آرامى نیست، بلکه داراى مشخصاتى کاملا متضاد با او است. شاید بتوان ادعا کرد که او در بین سرمربیان حال حاضر فوتبال اروپا حرفه اى ترین باشد،‌مردى که براى او موفقیت بالاتر از همه چیز قرار دارد. بى تردید هیچ سرمربى به اندازه مورینیو دشمن و مخالف ندارد و از طرفى دیگر کمتر سرمربى به اندازه به افتخارات گوناگون رسیده است.

خوزه مورینیوى 51 ساله پیش از عهده دار شدن هدایت چلسى براى دومین بار، در مادرید از همه امکانات و بازیکنانى گران قیمت برخوردار بوده است، اما به نظر مى رسد او در لندن احساس بهترى داشته باشد. پیش از شروع این فصل خوزه مورینیو با توجه به حمایت مالى آبراموویچ مالک باشگاه، بدون دغدغه خاطر و با توجه به نیاز باشگاه و ترجیح خودش، بازیکنان مورد نظرش را جذب نمود.

در این سال ها این الیگارش روس حدود یک میلیارد یورو در باشگاه چلسى سرمایه گذارى نموده است و همچنان مایل به حمایت از این اسباب بازى گران قیمتش است. آیا آبراموویچ تنها به دلیل علاقه اش در آبى هاى لندنى سرمایه گذارى نموده است یا اینکه آبى رنگ پول است؟ براى خوزه مورینیو چندان تفاوتى نمى کند، چون او به این ترتیب مى تواند تیم رویایى خود را تشکیل دهد.

در این فصل بسیارى از باشگاه هاى مطرح اروپایى از جمله رئال مادرید، بارسلونا، پاریس سن ژرمن و منچستریونایتد مبالغ نجومى را صرف خرید بازیکنان جدید نموده اند، اما بى تردید برنده اصلى بازار نقل و انتقالات این فصل باشگاه چلسى بوده است. در حقیقت مورینیو با فروش سه مهاجم فصل گذشته خود به نام هاى تورس، با و اتوئو‌، مهاجمى  کامل، خطرناک، محکم و سریعى نظیر دیگو کاستا را به خدمت گرفته است. این مهاجم اسپانیایى از قدرت سرزنى بالایى نیز همانند دروگبا برخوردار است.

سسک فابرگاس دیگر صید بزرگ چلسى در تابستان گذشته بوده که از همان ابتداى حضورش در لندن تاثیرگذارى بى بدیلى داشته و توانسته در هفت بازى نخست تیمش هفت پاس منجر به گل براى هم تیمى هایش ارسال نماید. در بازى مقابل تیم سابقش آرسنال فابرگاس در صحنه منجر به گل دوم چلسى سانترى دقیق و بلند براى دیگو کاستا ارسال نمود، در حقیقت این حرکت تصویرى از چلسى جدید بود. زیبا، سریع و خطرناک.

علاوه بر خط  حمله اى کم نظیر، خوزه مورینیو از دفاعى مستحکم نیز بهره مى برد. در فصل گذشته نیز خط دفاع چلسى با فاصله اى نسبتا زیاد بهترین عملکرد را در بین تمامى تیم هاى حاضر درلیگ جزیره داشت، حال این تیم در فصل جدید از حضور تیبوت کورتواى بلژیکى بهره مى برد که توانسته پتر چک افسانه اى را نیمکت نشین نماید و در صورت ادامه روند رو به جلوى خود خواهد توانست به زودى جاى مانوئل نویر به عنوان بهترین سنگربان جهان را نیز اشغال نماید. خط دفاعى چلسى نیز با حضور ایوانوویچ و جان ترى در نبردهاى هوایى بسیار مسلط مى باشد و شاید تنها اشکال این خط کند بودن آن با توجه به میانگین نسبتا بالاى سنى آنها باشد.

خوزه مورینیو تمایل دارد به نحوى حریف خود را قبل،‌در حین و حتى بعد از بازى تحت فشار روانى قرار دهد و عصبانى نماید. او مى خواهد با چنین روشى بازى را تحت تاثیر خود قرار دهد و تمرکز حریف را بر هم زند. خوزه مورینیو مى تواند کاسه صبر حریفان را به راحتى لبریز نماید به طورى که آنها تحمل و ظریفت خود را از دست بدهند، صحنه برخورد خوزه مورینیو و آرسن ونگر در بازى هفته گذشته دو تیم چلسى و آرسنال به خوبى گویاى چنین مطلبى است.

 آقاى خاص فوتبال معمولا مى تواند حدس درستى از افکار سرمربى تیم حریف و برنامه هاى او داشته باشد، قابلیتى که او را به نوستراداموس دنیاى فوتبال تبدیل کرده است. او مى تواند تیمش را بسته به نوع بازى حریف چیدمان و تطبیق نماید و تاکتیکى مخالف بازى حریف ارائه دهد و به همین دلیل چلسى به راحتى مى تواند هر حریفى را تحت فشار قرار دهد و بازى خود را به آن دیکته نماید.

علاوه بر این خوزه مورینیو از نیمکت ذخیره خوبى نیز برخوردار است، بازیکنى نظیر آندره شورله همانند جوکرى در خدمت آقاى خاص فوتبال است، این ملى پوش آلمانى با سرعت و نحوه بازى خود به خوبى مى تواند به خصوص در اواخر هر دیدارى تاثیر گذار باشد. شاید بتوان ادعا نمود که چلسى موثرترین نیمکت ذخیره در فوتبال جزیره و حتى قاره اروپا را در اختیار دارد.

خط حمله اى خوب، دفاعى مستحکم و سرمربى باهوشى که در لحظات حساس مى تواند اختلاف ها را بر هم زند. در حقیقت شرایط این فصل چلسى همانند پازلى مى ماند که پس از سال ها تکمیل شده است. ستارگانى همانند کاستا و هازارد که مهاجمین قابلى هستند در هنگام از دست رفتن توپ به اولین مدافع تبدیل مى شوند، در کار تیمى چلسى هیچ گونه توقف، استراحت و حتى رحمى وجود ندارد. خوزه مورینیو توانسته به ترکیبى یک دست و کارا در تیم خود برسد و همانند سال 2004 تیمى را تشکیل دهد که همه بازیکنان یکدیگر را تکمیل مى نمایند. در آن زمان در خط حمله روبن، کول و دروگبا مسئول گل زنى بودند و فرانک لمپارد در خط میانى همه کاره میدان بود در حالى که پتر چک نقطه اطمینان تیم در درون دروازه بود. ده سال بعد بازیکنانى نظیر کوستا، هازارد و اسکار مسئول گل زنى هستند و میانه میدان در اختیار سسک فابرگاس قرار گرفته و تیبوت کورتوا نیز نقطه اطمینان مورینیو در درون دروازه است.

فصل 2014/15 همانند فیلمى به یاد ماندنى مى ماند که یک بار تماشا شده است و بیشتر صحنه هاى آن براى تماشاگران آشنا و شاید تکرارى مى باشد، با این وجود همگان با بى صبرى منتظر ادامه فیلم هستند با اینکه از انتهاى آن با خبر هستند.

منبع:طرفداری