او بار دیگر قهرمان لیگ شد؛ با راه و رسم خودش...
ناگهان چشمان ژوزه مورینیو تنگ شدند و حالتش جدی و عبوس. یکی از آن جمعههای پیش از بازیهای لیگ بود و او در نشست مطبوعاتی پیش از دیدار با آرسنال که به تساوی بدون گل میانجامید٬ شرکت کرده بود.
واکنش تند مورینیو برای او که معمولا سرخوشانه سخن میگوید نامتعارف بهشمار میرفت. روی صندلیاش پشت آن میز چنان جابجا شد تا همه تماشایش کنند. تا آن لحظه تلاش کرده بود در باره آرسن ونگر رقیب قدیمیاش با انصاف حرف بزند، ولی پرسشی که مطرح شد اتاق کنفرانس زمین تمرین کابهام را به آشوب کشید. مورینیو به جلو خم شد و به چشمان خبرنگاری که آن پرسش را کرده بود خیره شد. از آن نگاه هایی داشت که بازیکنان چلسی آن را «ترسناک» میخوانند. تغییر حالتش یادآور تعییر شیوه بازیهای چلسی طی فصل هم بود. این که برای برنده شدن باید در قواره حریفت مبارزه کنی.
پیش از آن طی یک هفته این بحث فلسفی گونه در رسانه ها مطرح شده بود «آیا راه و روش چلسی برای برنده شدن شایسته یک تیم قهرمان است یا خیر؟»
آرسن ونگر روز پیش جملهی «دفاع کردن آسان است» را بر زبان آورده بود. جمله او کلی بود و مستقیما چلسی را نشانه نمیرفت و احتمالا حقیقت هم داشت، ولی وقتی آن خبرنگار همین حمله را در قالب پرسشی مطرح کرد، مورینیو آن را یک جملهی کلی قلمداد نکرد. نام ونگر در ابتدای آن جمله آمده بود و او نمیتوانست جلوی خودش را بگیرد. چشمانش تنگ و ترسناک شدند و حالتش جدی و عبوس.
مورینیو مثل کسی که با چاقو تکه گوشتی را به دو نیم کند اشاره ای به حذف شدن آرستال از لیگ قهرمان کرد و گفت: «... اگر دفاع کردن آسان بود شما 1-3 در خانه از موناکو شکست نمیخوردید».
این ماهیت مورینیو او بود. او مثل عقرب همان قصه معروف است که با قورباغهای راه می رود و همیشه آمادهی زدن نیش بهسر میبرد. این که میخواهد برنده باشد٬ در ذاتش جاری است و نمیتوان این ویژگیهای شخصیتی مورینیو را از مبارزهجویی و برنده شدن تیمهایش جدا کرد. او پس از دریافت ضربهای از سوی ونگر احساس تهدید کرد و بلافاصله واکنش نشان داد. او خودش شده بود و میتوانست نتایجش را به رخ کشد. او پس از سه سال خالی ماندن دستش از افتخار٬ در این فصل هم قهرمان لیگ شده بود و هم فاتح جام اتحادیه و میتوانست به رزومهاش تکیه دهد.
او حالا طی 12 فصل اخیر 8 قهرمانی لیگ برده که تعداد افتخاراتش را به 18 رساندهاند. چلسی در این فصل متوسط ۲/۲۷ امتیاز در هر دیدار را کسب کرده که پس از متوسط کسب امتیاز چلسی 05-2004 به رهبری خود مورینیو٬ بهترین رکورد انگلیس بهشمار میرود. احتمالا این آمار و ارقام نشاندهندهی عملکرد فوقالعادهی مورینیو هستند، ولی او نمیتواند برابر حملهها واکنش نشان ندهد. او پس از فتح لیگ جملهی تندی را بر زبان آورد که ریشهی عربی داشت: «...برخی میگویند ما شایسته قهرمانی نبودهایم، ولی در کشور ما جمله ای است که میگوید سگ ها واقواق میکنند و کاروان به راهش ادامه میدهد».
فصل 15-2014 لیگ برتر با چنین ترکیبی جلو رفت و پایان یافت. مورینیو 52 ساله پس از پیروزی تکگله برابر کریستال پالاس در نبردی بسیار فشرده که چلسی را در جدول قهرمان کرده بود٬ گفت: «... بازی امروز برای لذت بردن نبود. بازی امروز برای تمام کردن ماموریتمان بود».
این جمله نشان میداد او بین «تماشایی بودن» و «برنده بودن» تفاوت قائل است و چلسی در این فصل در بسیاری از دیدارهایش تماشایی بازی نکرد٬ ولی برنده شد. مورینیو دیدار با کریستال پالاس را در خانه با راه و روش خودش آغاز کرد و به پایان برد. با شش مدافع در میدان. با ترکیب سه نفری نمانیا ماتیچ، کورت زوما و جام اوبی میکل در میانه میدان. او حتی فلیپه لوییز٬ مدافع کناری ذخیرهاش را جای بهترین بازیکن این فصل لیگ یعنی ادن هازارد راهی میدان کرد که احتمالا بیش از حد غلیظ به نظر میرسید، با این وصف بیاعتنا با این که چلسی را تیمی دفاعی و ملال آور بخوانند٬ راه خودش را پی گرفت. او این توجیه را داشت که تیمش در پنج ماه اول لیگ فوتبال تهاجمی ارائه داده و زیبا بازی کرده بودند.
وقتی چلسی در ماه آگوست لستر سیتی را 0-2 در استمفورد بریج شکست داد گفت: «... ما شیوهی متفاوتی را ارائه دادیم و بازیکنان مناسبی هم برای این امر در اختیار داریم. معرکه است که هویت خودتان را داشته باشید. ما وقتی توپ را در اختیار داریم تیم پاس بده و حرکتکن هستیم و من به این امر اعتقاد دارم». آن زمان سسک فابرگاس تازه پیوسته به چلسی این انگاره را تقویت کرده بود و چلسی تیمی شده بود مبتنی بر ارسال پاسهای دقیق که طی لحظاتی دو تیم رقیب مورینیو را به یاد میآورد، بارسلونا و آرسنال را. شکل پیروزی برابر برنلی، لستر سیتی، اورتون، سوانسی سیتی، وست بروم و تاتنهام معرکه بود.
با این وصف هرچه دفاع چلسی سازمان یافته بود، خط حملهی چلسی پس از مصدومت دیگو کاستا آشفته شد. آنچه در لیگ قهرمانان سرانجام به سقوط برابر پاریسنژرمن انجامید. ضعف چلسی در نیمفصل دوم ضعف حضور در یک سوم آخر زمین حریفانش بود که فقط ادن هازارد میتوانست آنجا جولان دهد و مورینیو گزینه دیگری نداشت. مورینیو هشت بازیکن داشت که تا جایی که توانست راهی میدانشان کرد. شش بازیکن او 28 بار بازی کردند. در حقیقت چلسی سوای دروازهبانان از 18 بازیکن در میدان برای کسب عنوان قهرمانی استفاده کرد. به همین دلیل او نمایش مردانش را در اواخر فصل "بیشتر استراتژیک و کمتر هنرمندانه" خواند. او گفت "... مصدومیت ها و محرومیت ها تدریجا توازن تیم ما را برهم زدند و میتوانم دقیقا بگویم از کجا. از زمانی که دیگو کاستا مصدوم و محروم شد، مانیچ محروم و مصدوم، و فابرگاس مصدوم و محروم... وقتی قطعات حیاتیتان را از دست میدهید کیفیت تیمتان هم نزول می کند».
مورینیو بعدها گفت: «لحظهی کلیدی» نه حذف برابر پاری سن ژرمن٬ بلکه شکست 3-5 در وایت هارتلین بهشمار میرفت. همان روزی که هم ضعفهای چلسی رو شدند و هم منچستر سیتی خود را در جدول به چلسی رساند. جایی که مورینیو دریافت باید روش تیمش را تغییر دهد و تغییر هم داد.
خندهی پایانی به او تعلق داشت. به مورینیو. او در پایان راه گفت: «... وقتی برنده محسوب میشوید که برده باشید. فوتبال یعنی این».