هدیه بزرگ آبرام؛ «مو» و اتفاق مرموزی که می تواند معادلات را تغییر دهد
اخراج ناگهانی و غیر قابل باور ژوزه مورینیو از چلسی می تواند تمامی معادلات اخیر نیمکت های بزرگ اروپا را تغییر دهد.
1 - وضعیت فنی این فصل چلسی یکی از مرموز ترین اتفاقات فنی فوتبالی طی چند سال اخیر محسوب می شود. تیم مقتدر فصل گذشته تبدیل به تیمی شک زده، بهت زده و غیر قابل درک شده است. این مسئله وقتی مرموز تر می شود که بدانیم هدایت چنین تیمی را ژوزه مورینیو عهده دار بوده است. وضعیت فنی چلسی خیلی مرموز است. با این حال بحث های خیانت و از این دست مسائل، شاید صرفا در حد همان مسائل فانتزی باقی بماند. البته فانتزی باقی می ماند به شرطی که ما دید خوشبینانه ای داشته باشیم. چرا که مثلا نمی شود خیلی توجیهی برای وضعیت اسفناک چند مهره کلیدی چلسی در فصل گذشته پیدا کرد. به عنوان مثال ایوانوویچ فصل قبل در مقطعی خودش را در حد بهترین دفاع راست آن زمان بالا آورده بود، اما در فصل جاری به تنهایی توانست تیم را به مرز نابودی بکشاند. ماتیچ فصل گذشته بار دیگر توانسته بود لذت تماشای یک بازیکن پست شماره 6 را برای فوتبالی ها فراهم کند اما این فصل در بهترین حالت، عملکردی خنثی داشته است. از ادن هازارد و سسک فابرگاس هم گفتن دیگر فایده ای ندارد چرا که تصاویر بازی های این دو خود کاملا گویا است. با این حال اما قصه را نباید پیچیده کرد. ده ها مقاله تاکتیکی می شود از افت فنی چلسی و دلایل آن نوشت و شاید بتوان برای افت چنین مهره های کلیدی نیز دلایلی پیدا کرد. خیانت به ژوزه آن هم در استمفوردبریج، امری بعید است. اگر بگویید در برنابئو فصل آخر به او خیانت شد، می شود رویش بحث کرد اما خیانت اینجا در خانه ابدی ژوزه؟ کمی دور از ذهن است. شما اگر دنبال خیانت و خائن می گردید، به نظرم باید حتما سری به آبراموویچ بزنید...
2 - نزدیک به 15 سال حضور در بالاترین سطح فوتبال دنیا و کارنامه ای مملوء از افتخار و پیروزی. به قدری مملوء که دیگر افتخارات به ورطه تکرار رسیده است. وقتی می گویم نباید داستان های حماسی از اخراج مورینیو تولید کرد، به همین علت است. به همین علت که طبیعتا هر سرمربی این پتانسیل را دار در طول 15 سال یک بار به معنای واقعی کلمه بحران را تجربه کند. این اولین بحران جدی مورینیو در تمامی دوران سرمربی گری اش است. بحرانی که تشکیل شده از مسائل فنی و بن بست تاکتیکی باشد. مسئله، مسئله ای غریب نیست. شما خیلی سخت می توانید حتی اگر برترین ذهن دنیا را هم داشته باشید، در فوتبال همواره پیروزی و افتخار را تجربه کنید. اخراج مورینیو ذره ای - دقت کنید ذره ای نمی تواند اعتبار، ارزش و کارنامه کم نظیر مورینیو را خدشه دار کند. 15 سال حضور او در سطح اول فوتبال دنیا، افتخار و افتخار و افتخار به همراه داشته است. طبیعتا 1 سال هم چنین اتفاقاتی می تواند بیفتد.
3 - تصاویر در طول فصل جاری همواره از مورینیو آشفته بوده است. برای من چنین تصاویری در طول تمامی 15 سال گذشته بی سابقه بوده است. ژوزه در بدترین شرایطش در برنابئو در حالی که رختکن تیم را کاملا از دست رفته می دید، باز هم تا این اندازه در تصاویر و جلوی دوربین ها آشفته نبود. امسال اما در خانه ابدیش این آشفتگی کم نظیر سراغش آمد. مسئله ژوزه و چلسی فصل جاری شاید بسیاری اش درون قلب و ذهن مورینیو سر بسته باشد و احتمالا سر بسته هم باقی بماند. با این حال اما رومن آبراموویچ می توانست فضای بیشتری را برای جبران در اختیار ژوزه قرار دهد. وقتی به مسئولان یونایتد نگاه می کنیم که حاضر شدند نزدیک به یک فصل کامل را به شخصیتی همچون مویس زمان دهند، به این نتیجه می رسیم که رومن قطعا باید این زمان را در اختیار ژوزه قرار می داده است. یک لیگ قهرمانان دست نخورده و یک جام حذفی دست نخورده باقی مانده بود و ژوزه این فرصت را داشت تا شرایط را تغییر دهد. دست کم، این کمترین حقی بود که آبراموویچ می توانست در اختیار ژوزه قرار دهد. اما لابد بخشی از این مسائل سر بسته، درون ذهن آبراموویچ نیز قرار داشته است.
4 - رومن آبراموویچ درست یا نادرست، با اخراج مورینیو هدیه و گنجینه ای عظیم را در اختیار فوتبال اروپا قرار داده است. هدیه ای که می تواند به راحتی معادلات نیمکت تیم های بزرگ را تغییر دهد. پپ به سیتی، کارلتو به مونیخ و از این دست شایعات از امروز به بعد همه دچار لرزشی خواهند شد چرا که ذهن برتر نیز وارد مجموعه شده است. بایرن مونیخ، رئال مادرید، منچستریونایتد و منچسترسیتی چهار باشگاه بزرگی هستند که همگی به احتمال زیاد تابستان سال آینده تغییرات بزرگی را پیش رو دارند. حالا اما با ورود ژوزه، معادلات به کلی می تواند تغییر کند و چه فانتزی زیبایی است، اگر ژوزه مورینیو راهی الدترافورد شود...
منبع:طرفداری
